غم آمده غم آمده انگشت بر در می زند
هر ضربه انگشت او بر سینه خنجر می زند
ای دل بکش یا کشته شو
غم را در اینجا ره مده
گر غم در اینجا پا نهد
آتش به جان در می زند
از غم نیاموزی چرا ای دلربا رسم وفا
غم با همه بیگانگی هر شب به ما سر می زند
ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط yasamin در تاریخ 1391/12/25 و 11:31 دقیقه ارسال شده است | |||
سایتت خوبه فقط یه خورده قاط داره که امیدوارم بهتر شه/البته شرمنده پاسخ : ممنون باشه رسیدگی میکنم. |
هشدار
کلیه ی مطالب این سایت متعلق به بارانی چت می باشد کپی برداری پیگرد قانونی دارد.
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
آرشیو
نظرسنجی
نظر شما درباره ی سایت چیه؟؟
مدیریت چت روم
ƁЄӇȤƛƊ
ƛƦƛM
آمار سایت
کدهای اختصاصی